ای دل، تو سزاوارِ کرامتی. نگاه های منتظر، به تو خیره مانده است. اینک در جشن نیکوکاریدل های خسته را در میهمانی خود پذیرا باش و بدان لبخند را بر لب های خشکیده بباران. فردا که بهار آید دستانِ خود را سبز خواهی دید.
نسیم رحمت خداوند از هر سو به مشام می رسد؛ جسم و جان ما را می نوازد و همه ما را به نیکوکاری فرا می خواند، بیایید در این روز با عملی نیک، هر چند اندک، به جمع نیکوکاران بپیوندیم.
دل ها به هم نزدیک می شوند و شکوفه های مهربانی در قلب ها جوانه می زند. امروز لب ها برای لبخند پر از بهانه اند و بازار محبت گرم است. شاید بتوان با سرمایه احسان و نیکوکاری، در این روز، دلی به دست آورد و با دوستی و مهرورزی، بوستان وجود را زینت داد و نهال عشق و خوبی را بار دیگر آبیاری کرد.